نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شهید جواد جولائیان
مادر شهید بزرگوار «جواد جولائیان»
«وقتی چشمم به پیکرش افتاد، به یاد حضرت علی‌اکبر(ع) و امام حسین(ع) افتادم، ناراحت و متاثر شدم و با ترکیدن بغضم شروع به گریه کردن کردم. نوحه گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را زمزمه کردم. خواستم خودم با دستان خودم به خاک بسپارم اما به دلیل ازدحام و شلوغی این کار میسر نبود ...» آنچه می‌خوانید ناگفته‌های مادر شهید بزرگوار «جواد جولائیان» است که در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد قزوین تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۲۷۴۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۳

مادر شهید بزرگوار «جواد جولائیان»:
«قبل از رفتن به جبهه، جلوی چشمانم لباس‌های رزمش را پوشید و برای رفتن به جبهه آماده شد، لباس‌هایش به تنش بزرگ و نافرم بود. گفتم جواد جان اصلا بهت نمیاد. از رفتنش خنده‌ام گرفته بود و می‌گفتم جواد جان آخه تو را چه به جبهه، تو هنوز لباس جبهه به تنت نمی‌شود چه اصرار داری که به جبهه بروی تو هنوز کوچک هستی صبر کن تا بزرگ شوی ...» آنچه می‌خوانید ناگفته‌های مادر شهید بزرگوار «جواد جولائیان» است که در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد قزوین تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۸۱۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۴

ابراهیم جولائیان پدر معظم شهید «جواد جولائیان» به فرزند شهیدش پیوست.
کد خبر: ۵۵۷۲۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۸